ورود
جستجو
سرچشمه
علم تمرین
زیبایی
خبر و تحلیل
جستجو
پخمگان دیروز، نخبگان امروز
اگر یادتان باشد در
مدیریت ژاپنی
مدیران ارشد همیشه از مشاورین و مدیران قوی، باهوش و توانمند استفاده مینمایند اما در ایران برعکس آن عمل میشود چون نه توانایی کار کردن با شخص قویتر از خود را دارند و نه راضی میشوند چنین کسی حتی در محدوده آنها قرار گیرد تا شاید از این طریق زیر سایه آنها نروند و ناتوانیشان رو نشود! از طرفی مدیران بر این باورند که از نگاه بیرون به درون شخص را توانمند و نخبه نشان دهند تا نمایش خوبی از تواناییهای خودشان به دیگران نشان دهند اما از نگاه درون به بیرون حرفی برای گفتن ندارند و فقط برای پر کردن رزومه مدیریتی و بده بستان های خود تلاش مینمایند. مدیران ارشد ورزش نشان دادند اطلاعاتی از شاخصهای توسعه منابع انسانی را دارا نیستند و بی برنامگی و ناکارآمدی و اتلاف منابع مالی کمترین ضرری هست که متوجه وزارت ورزش میشود هر چند نگاهشان به توسعه بیشتر برای جذب منابع مالی از عواید انجام طرحهای علمی میباشد تا بتوانند پولها و منابع مالی تخصیصی به حوزه پژوهش را برای حیف و میل جذب نمایند و از طرفی ظاهراً در اذهان عموم به ناتوانی و ناکارآمدی خود سرپوش بگذارند.
مصداق آن در وزارت ورزش
در دورانی شخصی بهعنوان نخبه وارد سیستم ورزش کشور گردید و بهعنوان مشاور علمی و همچنین مسئولیت چند کمیسیون و کمیته علمی را عهده دار شد در حالیکه نه تجربهای داشته و نه کار اجرایی انجام داده و حتی برای پیش نویس نامههای اداری برای مدیر بالادستی خود دچار مشکل بوده است. این شخص که در دانشگاه هم جز چهره های منفور است و با گرایش تحقیقی در حوزه
اخلاق
برای خود شاید تا حدودی توانست آبرو بخرد تا بی اخلاقی اش را در پشت آن پنهان نماید! انجام صدها طرح آبکی و کپی طرحها و پروژههای علمی دیگران و ارائه آن بهعنوان طرحهای ملی در وزارت ورزش از اقدامات ایشان در این ده سال میباشد که بدون هیچ نظارتی به انجام رسیده است و کاربردی برای سیستم ورزش نداشته و فقط توانسته مقاصد مدیران را به انجام برساند. از پست مشاور مدیر کلی تا مشاور معاون وزیر و دورانی هم مشاور وزیر را در کارچاق کنی و سند سازی تجربه نموده است! در این وضعیت وانفسا و در این شرایط قحط الرجالی وزارت ورزش کار بهجایی رسیده که ایشان با استفاده از خلا قانونی و مدیریتی توانسته خود را مدعی مدیریت در سطح ورزش کشور معرفی نماید و بهعنوان نامزد انتخابات یکی از فدراسیون های ورزشی مطرح نموده و در دورانی که تایید صلاحیت گردیده همچنان با استفاده از جایگاه و پست خود در فدراسیون مربوطه نسبت به تبلیغ خود استفاده میکند. ساختار فدراسیونها را همه میشناسند و میدانند که چه معنی دارد در دل یک فدراسیون چند سازمان بهوجود بیاید و دقیقاً سازمانی که بیشترین درآمد را دارد بر آن مدیریت کند و در حالیکه خودش بهعنوان کاندیدای انتخابات ریاست فدراسیونی است اما بخاطر داشتن پست در فدراسیون مذکور همچنان بتواند برای خود و برنامه هایش تبلیغ نماید و بههمراه معاون وزیر در سفرهای استانی حضور داشته و برای خود وجههای قانونی ساخته تا نشان دهند که تاییدیه مدیران بالادستی را برای تصدی پست ریاست فدراسیونی بدست آورده است! در فدراسیون مذکور با اینکه چند نفر از همکاران سازمانی هم ثبتنام نمودهاند اما با توجه به مهندسیهای انجام شده و حمایتهای بیدریغ مدیران ورزش برای شخص مذکور و همچنین عدم توجه به نامزدهای انتخاباتی از حیث رعایت عدالت و انصاف از میزان شانس آنها جهت تصدی پست ریاست فدراسیونی کم شده است و شانس فرد مذکور و گروه ایشان بیشتر شده است و مدیران همچنان پشت همان پخمه بهظاهر نخبه سنگر گرفته و از نفوذ ایشان در جمع کردن آرای بیشتر به نفع خود بهره میبرند. واقعا بد به حال وزارتی که مدیرانش از چنین شخصی خط بگیرند و در صدد حمایت از ایشان باشند در حالیکه مدعی مسائل فرهنگی و اخلاق هستند. آیا این رعایت انصاف و عدالت هست که مجری انتخاباتی باشند که خود در آن ذینفع هستند!؟
دستهبندی
سیاسی اقتصادی
کلیدواژه
وزارت ورزش و جوانان
فدراسیون های ورزشی
مدیریت
مدیران
211 بازدید