المپیک، اسب تروای سرمایه داری

المپیک، اسب تروای سرمایه داری
کوبرتن (بنیانگذار نهضت المپیک نوین) بر اساس تغییرات پرشتابی که در عصر خود احساس می‌کرد نگران بود که آرمان‌های المپیک در حد شعار باقی بمانند و نهادهای قدرت از المپیک برای تحقق اهداف سیاسی، اقتصادی و حتی استعماری خود استفاده کنند. طرح موضوع المپیزم یا فلسفه المپیک از سوی پیردو کوبرتن، آنتی تز او برای مقابله با این نگرانی بود. رویکرد غالب رسانه‌های جمعی و جریان حرکتی مدرنیته صنعتی به شکلی است که حتی کشورهای فقیر و کوچک هم از سرمایه گذاری در ورزش قهرمانی استقبال می‌کنند. این در حالی است که همواره چنین القاء می‌شود که وضعیت مدال‌آوری یک کشور، عمیقاً با توسعه فرهنگی اجتماعی آن کشور‌ مرتبط است. رسانه‌های جمعی به کشورهای پیرامونی القاء می‌کنند که برای پیشرفت در جهان صنعتی مدرن چاره‌ای جز پذیرش فرهنگ جهانی ندارند. به بیان ساده‌تر آن‌ها کشورهای پیرامونی را نظیر بالن سوارانی می‌بینند که در زمین و آسمان گیر کرده و از آن‌ها می‌خواهند برای اوج گرفتن، کیسه‌های شن یا همان فرهنگ بومی و سنتی خود را به پایین بیندازند. در اینجا نقش سرمایه‌داری و تلاش برای توسعه استعمار اقتصادی کاملاً مشهود است. نباید فراموش کرد که گفتمان جهانی سازی المپیک، کشورهای کمتر توسعه یافته‌ای که بنا به روند تاریخی دارای تأخر هستند را با چالش مواجه می‌کند و به آن‌ها فرصتی برای حفظ جنبه‌های مطلوب فرهنگ محلی در جدال با فرهنگی جهانی را نمی‌دهد. مثال بارز آن رژه ورزشکاران یک کشور با لباس سنتی است که احتمالاً نماد بی آبرویی یک ملت است و در مقابل رژه ورزشکاران همان کشور با کت و شلوار منطبق با فرهنگ جهانی که به نمادی از تشخص تبدیل می شود. آنچه بر نگرانی‌ها می‌افزاید، تداوم انفعال و بی توجهی به جنبه‌های فرهنگی و پنهان رویدادهای بین المللی بزرگ نظیر المپیک است. دسته‌بندیفرهنگی اجتماعیکلید‌واژهالمپیکآرمان های المپیکپیردو کوبرتنبنیانگذار المپیک نویناهداف سیاسینظام سرمایه داریمدرنیتهالمپیزمفلسفه المپیکورزش قهرمانیتوسعه فرهنگی اجتماعیفرهنگ بومی و سنتیجهانی سازی المپیکجدال فرهنگیلباس سنتی